سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)

متن مرتبط با «زهره» در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) نوشته شده است

درنگی در تخیلات زهره تنکابنی (۱۸)

  • زهره تنکابنی جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه منبع:اخبار روزدرنگی ازمسعود بهبودیهمانطور که ذکرش گذشت: قاعدتاشاه می بایستیارتجاع فئودالی را بیرحمانه درهم کوبد.آتش به دودمان فئودالیسم و روحانیت افکند. ولی چرا چنین نکرد و به همین دلیل سرنگون شد؟ برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش و پرسش های بیشمار دیگر در رابطه با سیاست حزب کمونیست چین، انقلاب دموکراتیک افغانستان و لاینحل ماندن اختلاف خلق یهود با خلق فلسطین و خطاها و خریت های امپریالیسم در اقصا نقاط جهانباید بورژوازی را از نو شناخت.بورژوازیدر سیر تاریخی اش دستخوش تغییر سمتگیری سیاسی و فکری و فلسفی و استه تیکی و اتیکی عمیقی شده است:ما با دو نوع بورژوازی در تاریخ سر و کار داریم:الفبورژوازی ضد فئودالی، انقلابی و مترقی آغازین که خاتم الفلاسفه اش، فویرباخ است.ببورژوازی مرتجع متحد با کنیسه و کلیسا و مسجد و اشراف برده دار و فئودال و روحانی واپسینکهخاتم الفلاسفه اشفریدریش نیچهاست.ما از اواخر قرن نوزدهم میلادیبا بورژوازی واپسین سر و کار داریم.بورژوازی واپسین بر خلاف بورژوازی آغازینطرفدار خردستیزی (ایراسیونالیسم)، اخلاق ستیزی (نیهلیسم اخلاقی)، پیشرفت اجتماعی ستیزی، کمونیسم ستیزی (آنتی کمونیسم) است.بورژوازی واپسینمتحد انواع مختلف ارتجاع است:متحد و حامی کنیسه و کلیسا و مسجد و اشراف برده دار و فئودال و روحانی است.بورژوازی واپسینفاقد ظرفیت انقلابی است.یعنیحتی از انجام وظایف تاریخی خودمثلاانقلاب ضد فئودالی، ملت سازی، خردگرایی، مذهب ستیزی و خرافه ستیزی عاجز است.دیله مای شاه درست در همین جا بود.شاهنماینده بورژوازی واپسین بود و نمی توانست به روشنگری علمی و انقلابی و به مبارزه بر ضد اشراف فئودال و روحانی دست بزند.دلیل طبقاتی ناپیگری شاه در, ...ادامه مطلب

  • درنگی در تخیلات زهره تنکابنی (۳)

  • زهره تنکابنی جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه منبع:اخبار روزدرنگی ازمسعود بهبودیجهان در زمان سختی بسر می برد.زایمان دنیای چند قطبی،جهان را به پیچ وتاب دردناکی انداخته استوتک هژمون کنونی،منافع خود را مورد تهدید و در خطر می‌بیند.پس امکان جنگ افروزی و آتش افروزی جهان،چون دو جنگ جهانی گذشتهبسیار محتمل است.زهره تنکابنیمفاهیم خرافی و ضد علمی و من در آوردی «جهان تک قطبی» و «جهان چند قطبی»ازاختراعات ایده ئولوگ های بی شعور امپریالیسم و اولیگارشیسم اند.در این جور مفاهیم خرافی،بیگانگی مخترعین آنها از دیالک تیک به طور کلی (خواه دیالک تیک ایدئآلیستی و خواه دیالک تیک ماتریالیستی) خرناسه می کشد.حضراتمثل زهرهنمی دانند که منظور از قطب و انقطاب چیست.ساختار هر چیز و پدیده و روند و سیستمی دیالک تیکی است.این بدان معنی استکههر چیزیطبیعتاتضادمنداست.وحدت اضداد است.یعنیاز اقطاب متضاد تشکیل یافته است.اقطابی که نه فقط در وحدت با یکدیگرند، بلکه ضمنا در «مبارزه» بر ضد یکدیگرند.دلیل توسعه و تکامل در هستی طبیعی و جامعتی و فکریهمهمین ساختار دیالک تیکی است.درست به همین دلیلچیزی تکقطبی و یا چند قطبی وجود ندارد.نمی تواند هم وجود داشته باشد. زهره و حضرات ازخصلت دیالک تیک های هستی بی خبرند.هر دیالک تیکیشباهت غریبی به عروسک ماتروشکای روسی دارد:هر دیالک تیکی دیالک تیکی از دیالک تیک های بیشمار است.به همین دلیلهر دیالک تیکی و حتی هر قطبی از هر دیالک تیکیقابل بسط و تعمیم به دیالک تیک های کوچکتر است:از این رو،با پیروزی امپریالیسم بر سوسیالیسمجهان تکقطبییعنی جهان عاری از دیالک تیک تشکیل نمی یابد.پس از حل تضاد دیالک تیکی در سیستمی،دیالک تیک جدیدی تشکیل می یابد.مثالی از گنجینه دیالک تیکی سعدی:پیازدیالک تیکی از, ...ادامه مطلب

  • درنگی در تخیلات زهره تنکابنی (۴)

  • زهره تنکابنی جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه منبع:اخبار روزدرنگی ازمسعود بهبودیجهان در زمان سختی بسر می برد.زایمان دنیای چند قطبی،جهان را به پیچ وتاب دردناکی انداخته استوتک هژمون کنونی،منافع خود را مورد تهدید و در خطر می‌بیند.پس امکان جنگ افروزی و آتش افروزی جهان،چون دو جنگ جهانی گذشتهبسیار محتمل است.زهره تنکابنیایراد بینشی زهرهظاهربینی او ست.زهره در سطح پدیده ها پرسه می زند و به ماهیت پدیده ها راهی نمی جوید.«تحلیل» زهره از جنگ های جهانی در این جمله او معرفی می شود:اگر سرکرده امپریالیستی جهان، منافع خود را در خطر ببیند، دست به جنگ می زند.به همان سان که در دو جنگ جهانی اول و دوم زده است. جنگ جهانی اولبر خلاف تصور و تئوری زهرهنهتوسط سرکرده امپریالیستی جهان، بلکه توسط امپریالیسم تازه به دوران رسیده آلمان شعله ور شد.هدف و آماج امپریالیسم آلمان، کسب سرکردگی (هژه مونی) و تجدید نظر در تقسیم جهان بین دول امپریالیستی بود.جنگ جهانی دومهمنهتوسط سرکرده امپریالیستی جهان (امپریالیسم انگلیس)، بلکه توسط امپریالیسم آلمان و ژاپن شعله ور شد.هدف و آماج امپریالیسم آلمان و ژاپنکسب سرکردگی و تقسیم جهان بین خود بود.علاوه بر این،در این دوره، قدرتی پرولتری در اتحاد شوروی تشکیل یافته بودو جهان در استانه انقلابات سوسیالیستی و ضد استعماری ایستاده بود.هم پرولتاریای کشورهای امپریالیستی در حال پیشروی بودند و هم جنبش های رهایی بخش ملی.بود و نبود امپریالیسم در خطر بود.پس از پیروزی انقلاب اکتبر دوران تاریخی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم آغاز شده بود. دیالک تیک کار و سرمایه مطرح بود.دیالک تیکی که پس از شکست سوسیالیسم و تخریب اردوگاه سوسیالیستی،کماکان مطرح است.زهرهبرافروختن جنگهای پی در پی چه مس, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها