سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)

متن مرتبط با «عنوان» در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) نوشته شده است

درنگی در پژوهشی تحت عنوان «مارکسیزم و آئین بهائی» (۴) (قسمت اول)

  • مارکسیزم و آئین بهائیسایت پژوهشنامه نگارنده: نادر سعیدی درنگی ازمیم حجریمقایسهء آئین بهائی با مکتب مارکسیزم:۱ هر دو جهان‏بینی دارای نکات مشترک و نیز تفاوت‏هایی می‏ باشند که بحث گستردهء آن نیازمند کتابی مستقل است. مؤلفبی کمترین شک و تردید،معنی جهان بینی را نمی داند.در غیر این صورت، نمی گفت که جهان بینی مارکسیستی و جهان بینی بهائیستی همحاوی وجوه مشترک اندوهمحاوی تفاوت هایی اند.قضیه جهان بینی از دو حالت خارج نیست:یا ماتریالیستی است و یا ایدئالیستی.برای کشف جهان بینی مارکسیستی و جهان بینی بهائیستیباید فلسفه آندو را شناخت.جهان بینی مارکسیستی ماتریالیستی است.جهان بینی بهائیستیبیشک ایدئآلیستی است. در روند تحلیل بهائیسم به این مسئله می پردازیم.۲امّا به صورتی فشرده می‌توان گفت که هر دو اندیشه ‏ای هستند مبتنی بر هوشیاری زمانمند و تاریخی مؤلف بیگانه با تعریف مفاهیم است.به همین دلیلخیال می کند که مارکسیسم و بهائیسم، هر دو اندیشه ای اند.اصلا معلوم نیست که من ـ زورش از اندیشه چیست؟مارکسیسم و بهائیسم،به مثابه اندیشه، هر دو بر مبنای هوشیاری زمانمند و تاریخی بنا شده اند.مفهومی به عنوان هوشیاری زمانمند و تاریخی نه وجود دارد و نه معنی.من ـ زور مؤلف احتمالا این است که مارکسیسم و بهائیسم، به توسعه فکری افراد با گذشت زمان باور دارند.کی باور ندارد، تا مارکسیسم و بهائیسم، استثنائی از این میان باشند؟ادامه دارد. + نوشته شده در پنجشنبه یازدهم آبان ۱۴۰۲ ساعت 9:56 توسط سیاوش زهری  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • درنگی در پژوهشی تحت عنوان «مارکسیزم و آئین بهائی» (۴) (قسمت دوم)

  • مارکسیزم و آئین بهائیسایت پژوهشنامه نگارنده: نادر سعیدی درنگی ازمیم حجریمقایسهء آئین بهائی با مکتب مارکسیزمادامه۳(یعنی هستی پدیده ‏ای است پویا و متحوّل)مؤلف اکنون مفهوم من درآوردی خود را تعریف می کند: مبتنی بر هوشیاری زمانمند و تاریخ بودن مارکسیسم و بهائیسمیعنیهستیپدیده ای است پویا و متحول.وجه مشترک مارکسیسم و بهائیسم، باور به تحول و پویایی هستی است.بر منکرش لعنت.ولی نه مارکسیسم مبتنی بر این باور استونهبهائیسم.باور داشتن به اصل حرکت در هستی (یعنی هستی پدیده ‏ای است پویا و متحوّل) که به معنی مبتنی بودن بر آن اصل و اندیشه و باور نیست.خود این سؤال که مارکسیسم و بهائیسم، مبتنی بر چیستند، سؤال تأمل انگیزی است.مارکسیسمدر وهله اول نتیجه نفی دیالک تیکی فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان، اقتصاد سیاسی کلاسیک انگلستان و کمونیسم اوتوپیکی فوریه و اون و سن سیمون (منابع سه گانه مارکسیسم) بوده است.منابع فکری و فقهی بهائیسم راباید در روند تحلیل آن پیدا کنیم.ادامه دارد. + نوشته شده در پنجشنبه یازدهم آبان ۱۴۰۲ ساعت 10:1 توسط سیاوش زهری  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تأملی در شعری از شاملو تحت عنوان «لوح» (۶)

  • احمد شاملولوحازآید، درخت، خنجر و خاطره (۱۶ بهمن ۱۳۴۳)تحلیلیازربابه نون  ۱ اما به جُستجوی باغ  پای  مفرسای  که با درخت  بر صلیب  دیدار خواهی کرد،    هنگامی که رؤیای انسانیت و رحم  در نظرگاهت  چونان مِه, ...ادامه مطلب

  • سیری در شعری از امیر هوشنگ ابتهاج تحت عنوان «حصار» (۶)

  •  تحلیلیازمیم حجری ۱ دیدم  به  خواب نیمه شب  خورشید و مه  را  لب به لبتعبیر این خواب عجب، ای صبح خیزان،  چون کنید؟ معنی تحت اللفظی:نیمه شبدرخوابدیدمکهماه و خورشید لب بر لب هم نهاده اند. سحرخیزان چهتعبی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها