دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (بخش هفدهم) (۱۳۴ ـ ۱۳۵ )

ساخت وبلاگ
 

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (بخش هفدهم)
(۱۳۴ ـ ۱۳۵ )

فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش چهارم
پوزیتیویسم و فلسفه حیات
به مثابه طرز تفکر:
انکار سیستم وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی
قسمت هفتم
نویسندگی توأم با فلسفه بافی:
ارنست رنان

1
·        تحولات حاصله در فضای فکری، ضمنا خود را در جا به جائی هائی در چارچوب فلسفه مدرسی و فلسفه ژورنالیستی ـ رتوریکی (سخن پردازی) نمایان می سازد.
·        این طرز فلسفه بافی نه فقط حاوی نوع خاصی از سبک نگارش، بلکه همچنین حاوی موضعگیری معینی بوده است.

2
·        این پدیده در عالم رسانه ای (مدیوم) ایدئولوژی بورژوائی فرانسه در دوره بعد از انقلاب 1848 پا به عرصه می نهد و مستقیما برمبارزات طبقاتی و افکار عمومی غیر فلسفی تأثیر می گذارد.  

3
·        در شبکه فکری پهناور آن، می توانند آمیزه ها و پاره ـ پوره های فکری، تمایلات و تنفرات پرت و پلای بی پیوند نیز برای خود لانه سازند، که در چین و چروک های تیره ـ روشن افکار عمومی همیشه بوده اند، ولی فرصت در آمدن به صورت تزهای فلسفی را نداشته اند.

4
 ارنست رنان (1823 ـ 1892)
نویسنده، باستان شناس، مذهب شناس، شرق شناس فرانسوی

·        نویسندگی توأم با فلسفه بافی ارنست رنان ـ نمونه بارز نوع فلسفی و موضعگیری ژورنالیستی ـ رتوریکی (سخن پردازی) ـ  شاخص مرحله سوم گذار از فلسفه کلاسیک بورژوائی به تفکر بورژوائی واپسین از هر دو نظر بوده است:  

5
·        طرح ها و مقالات ارنست رنان بر نقاط عطف 1848 و 1871 تمرکز می یابند.
·        در این طرح ها و مقالات ارنست رنان، هم نظرات سطحی عامیانه جاری در افکار عمومی بورژوائی مطرح می شوند و هم پاره ـ پوره هائی از طرح های ناقص و مثله و مخدوش مغشوش و مه آلود پنهان در زوایای پنهان از نظر آنها.  
6
·        در انطباق با آن، نحوه تبیین نیز عوض می شود:
·        جای تشکیل و توسعه پیوند تئوریکی (نظری) را شعار رتوریکی (سخن پردازی) (هارت و پورت) می گیرد.       

7
·        جای درک پیوندمند (منطقی) را اکلکتیک (از هر چمن چرندی چیدن و دسته چرندی تشکیل دادن) می گیرد، نه اکلکتیکی از ذوب طرح های کلی ناهمگرا، بلکه چه بسا اکلکتیکی از عناصر آنها.

8
·        در بازتاب های (نوشتجات) ارنست رنان راجع به وضع فکری بعد از انقلاب 1848، ایدئالیسم اسپیریتوئالیستی (روحگرائی) ئی با طرح تاریخی ساینتیسم (علمگرائی) پوزیتیویستی توأم با لحنی پر هارت و پورت مخلوط می شود:
·        رنان می نویسد:
·        «اولین فتح فلسفی من در ایام نوجوانی این بود که از اعماق دل اعلام کردم:
·        هر آنچه که در روح رخ می دهد، مقدس است.»
·        (ارنست رنان، «مجموعه آثار»، ص 220، 1947)

9
·        بنابر طرح تاریخی ساینتیسم پوزیتیویستی ارنست رنان قضیه از قرار زیر است:

الف
·        «آینده بشریت در علم است.

ب
·        تنها علم است که می تواند بشریت را به سرنوشت خویش آگاه سازد.

ت
·        علم به بشریت نحوه نیل به آماج خود را می آموزد.

پ
·        جهان تا کنون نه بواسطه خرد، بلکه بواسطه تخیلات و شور و شوق هدایت می شد.  

ث
·        دیر یا زود، روزی فراخواهد رسید که بنا بر دانش تجربی، خرد خطه خود را تسخیر خواهد کرد.  

ج
·        سازماندهی علمی بشریت، آخرین کلام علم مدرن است.»
·        (همانجا، ص 230)   

ادامه دارد.

 دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (۱۳۵)

فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش چهارم
پوزیتیویسم و فلسفه حیات
به مثابه طرز تفکر:
انکار سیستم وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی
قسمت هفتم

 نویسندگی توأم با فلسفه بافی:
ارنست رنان
ادامه
 

10
·        این تصورات ساینتیستی ـ سوسیال ـ تکنولوژیکی رنان حاوی اندیشه تنظیم آزادی ـ به معنی مورد نظر لیبرالیسم ـ و تردید در دموکراسی بود.

11
 کمون پاریس (18 مارس 1871 ـ 28 ماه مه 1871)
اولین انقلاب پرولتری
اعضای کمون را کمونار می نامیدند
کمون پاریس الگو و سرمشق دموکراسی شورائی محسوب می شود.

·        انتقاد رنان از دموکراسی، خصومت او با انقلاب و ضدیت او با ماتریالیسم، پس از کمون پاریس شدت یافت.
·        این حوادث در تاریخ فرانسه که به انقلاب پرولتری منجر شدند، بنظر رنان چیزی از جنس پایان جهان جلوه می کنند.

·        (اپوکالیپسه، مفهومی مذهبی برای وقوع حادثه ای ماورای طبیعی و الهی بکار می رود که در نتیجه آن، تاریخ بشری پایان می یابد و حکومت الهی شروع می شود. مترجم)   

12
·        رنان در سال 1871، به هنگامی که ضد انقلاب از کمونارهای قهرمان پاریس انتقام می گرفت، می نویسد:
·        «فرانسه اکنون به سزای عملش، به سزای انقلاب می رسد.»

·        نظرات فلسفی رنان هم در جهت پیوست مجدد رابطه گسسته ی خلق و خدا مطرح می شوند.  

13
·        مفهوم خرد و ایمان علمی اینجا محتوای مکسوبه در دوره روشنگری را از دست می دهند:
·        عقل تحت تابعیت ایده الهی، عقیده و ایمان مذهبی قرار داده می شود.  
·        خدا و خرد به دادن شهادت بر ضد دموکراسی دعوت می شوند.

14
·        رنان می نویسد:
·        «خرد و علم مصنوعات بشری اند.
·        خطای خطیری خواهد بود، اگر خرد بطور بی واسطه برای خلق و بوسیله خلق به خدمت گرفته شود.
·        احتمالش خیلی کم است که خدا از طریق دموکراسی اراده اش را عملی سازد.»
·        (همانجا، ص 608)  

15
·        علم اگرچه به مقام خالق تاریخ بشری و ضامن آینده بطور ساینتیستی ـ سوسیال ـ تکنولوژیکی تنظیم شده، ارتقا داده می شود، ولی ضمنا بطرزی اگنوستیسیستی مثله و مخدوش می شود و امکان دانستن چیزی راجع به ماهیت انسانی از آن سلب می گردد:

16
·        رنان می نویسد:
·        «فراموش نکنید که انسان طبیعتا ماورای تجربی (ترانسندنتال) است.
·        هیچ علمی منکر این نخواهد بود.
·        هر علمی منادی همین است.
·        هیچ فرمولی هیچگاه نخواهد توانست راه حلی برای مسائل بیشمار خدا و سرنوشت انسان ها عرضه کند.
·        گفتن حتی کلمه ای راجع به این موضوع که احمقانه نباشد، محال است.
·        احمقانه تر اما انکار این مسائل است.»
·        (همانجا، ص 713)   

17
·        رنان از شعار سنتی ایدئالیسم، مبنی بر اینکه «هر چیز فکری، غیر مادی، ابدی و مطلق است» به دفاع برمی خیزد.
·        او اما برای این شعار، متافیزیکی را به عاریه می گیرد.
·        متافیزیکی که از سوئی خصلت هنر و شعر داشته باشد و از سوی دیگر شبیه منطق صوری و یا ریاضیات باشد.
·        آن سان که دانش را بدون کمترین رابطه با موجودات و بدون کمترین رابطه با حقایق امور، تجزیه و تحلیل کند.
·        رنان بوسیله آن متافیزیک نه تنها ایده نطفه ای «فلسفه تحلیلی» سال های بعد را پیشاپیش مطرح می سازد، بلکه ریاضیات را هم به مثابه حشو قبیح محسوب می دارد.

·        (حشو قبیح به بیان چیزی با یک و یا چند واژه هم معنی اطلاق می شود. مترجم)   

18
·        رنان می نویسد:
·        «ریاضیات چیزی جز توسعه اصل فکری صرف، اصل هویت و حشور قبیح نیست، که بر روی چیزهای واقعی استعمال می شود.
·        ریاضیات کمک ارزشمندی ادا می کند، ولی نمی تواند به کشف وجودی و یا حقیقت امری نایل آید.»
·        (همانجا، ص 642)  

پایان
ادامه دارد.

 

سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 179 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 16:34